دیروز رفتم و طلاهای تعمیری رو گرفتم.واسه آبکاری دوتا انگشتر و یک دستنبند و جوش یدونه مدال گردنی 45 تومن ناقابل پیاده شدم.
بعد هم با سرعت نور برگشتم که همسرخان به باشگاه فوتبالشون برسن.
حالا مهم نیست محتویات یخچال در حال ته کشیدنن و نون هم به جز دو تیکه کوچولو چیزی باقی نمونده.
بنده هم بخاطر اینکه دخترک تنها نمونه و بیرون هم باد و سرما بیداد میکرد از خرید صرفنظر کردم و موند برای امروز.
تروخدا میبینین واسه خرید هفتگی چقدر باید برنامه بریزم من.در این جور مواقع میگم منم مثل خیلی خانمهای دیگه چیکار دارم به خرید که وقت و فکرمو اشغال کنه؟ و یه خوش بحال بلند بالا حواله شون میکنم.
واقعا هزینه تعمیرات خیلی الکی گرونه...
راست میگیا! از دست این آقایون... امان از این فوتبال!!!
آخی چه مامان خوبی هستی به فکر دخترک هستی
چه همسری نمونه اییییییییییییییی