ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

اتفاق عجیب

خواهر و برادر از سفر برگشتن.معلومه که شکر خدا بهشون خوش گذشته.فقط طولانی بودن مسیر و دو پروازی بودن مسیر خسته شون کرده بود. 

یه چیز جالب! بارهای اونها و چند خانواده دیگه وقتی پرواز عوض کرده بودن به تهران نرسیده بود.دلیلشونم بزرگ بودن هواپیمای مبدا بوده.با پیگیری اونها نتیجه این شد که از طرف فرودگاه قراره بارها رو دم در منزل تحویل بدن.فکرشو بکنین این دختر ما همش سراغ سوغاتیارو میگرفت و این طفلکها هی میگفتن فردا .از طرفی تمام خریدهای خودشون و عروسی و سفارشهای ما توی همین چمدونهاست.

ببینیم واقعا فرودگاه این کار رو میکنه؟!

شبای قدر

فقط اومدم بگم اگه توی این شبهای قدر دلتون شکست و اشکی گوشه چشمتون اومد نیازمندای دعا رو به خاطر داشته باشین 

التماس دعا

یک سوم

باورم نمیشه بهمین زودی یک سوم از این ماه پرخیر و برکت رو پشت سر گذاشتیم. 

خدارو شکر که میتونم روزه بگیرم. 

کلی کار و برنامه دارم برای روزهای آینده این ماه 

برای تحویل خونه که باز مبلغ ۵ میلیونی میخوان که کلید بدن تا بعدش  برای کابینت و سینک و هود و بقیه چیزها اقدام کنم و تجهیز بشه.خدایا کمک! 

برای جشن خواهری هم باید دو سه دست لباس مناسب مجلسی با سایز جدید آماده کنم.همسری هم کت و شلوار جدید نیازمنده.دخترکمون که لباس عروسش اماده است و شیکه.فقط برای اون خرید کردم 

اولش کیش رو برای یه سفر کوتاه و خرید مدنظر داشتم که راحت ترم.ولی دقیقا برای هفته بعد اون روزی که بخواهیم بریم خونه خالی میشه و حیفه توش نباشیم.اونم که تاریخش منطبق میشه به روزهای جشن خواهری و دیگه دیره.نهایتا خریدها رو از تهران انجام بدیم تا بعد. 

از همه دوستای خوبم بابت تبریکشون برای خواهرم  ممنونم.