یه دوست و همسایه قدیمی توی شهر بچگی هام پیدام کرده و دیروز زنگ زد و بنده یهو پرتاب شدم به گذشته ها...
یاد روزهای کلاس اول و مدرسه روبروی خونه و مشقهای اختصاصی که جدا از بقیه بچه ها بود
یاد لی لی بازیها و آتیش بازیها و ترس از اینکه مبادا شب بارون توی رختخوابمون بیاد و هی همدیگرو میترسوندیم
یاد اون زاجهای ترش سفید و پونه آسیاب شده که زبمونمون رو از شدت ترشی جمع میکرد و دور از چشم مامان هامون میخوردیم
یاد اون کنارهای درشت و خوشمزه درخت توی حیاطشون که مثل بارون از درخت میریختن و ریشه های بزرگش موزائیکهای کف حیاط و داغون کرده بود .
یاد اون گربه های کوچولویی که توی خونه شون جولون میدادن و دوستم با شیشه بهشون شیر میداد و بعد که بزرگتر میشدن تیکه های گوشت جای شیر و میگرفت
یاد جنگ و دربدری و رفتن از اون شهر... یه رفتن بی بازگشت...هنوز که هنوزه
یاد غربت
یاد سرما و کمبودها
همه اینها جلوی چشمامه
- وای چه برفی! سفید و زیبا و باشکوه
دیروز ۲-۳ ساعتی زدیم بیرون از شهر.روستاهای اطراف اولین برفشونو تجربه کرده بودن.توی جاده پیاده شدیم و گوله برفی درست کردیم و پرت کردیم بهم و عکس گرفتیم.باشد که به دلمون نمونه!
و...امروز ۲-۳ دقیقه ای هست که خدا سهم ما رو هم داره میده.خدایا شکر!
- دیروز انارهامونو برداشت کردیم*.وای نمیدونین چه خوشگل شده بودن و ما چه زیباییهایی که از طرف خدای زیبامون همین نزدیکی توی حیاط خونه مون به چشم ندیدیم.ریز و درشت...
البته ظرف همین چند روز اخیر فکر کنم بخاطر سرما ترک خورده بودن و قرمزی دونه هاشون چشمک میزد.
در یک اقدام ناجوانمردانه همسری نصف بیشترشونو برامون دونه کرد و میل کردیم.وای چقدر خوشمزه است انار تازه..ببخشین اگه شمام دلتون خواست
کابل موبایل رو همراه ندارم براتون عکس میذارم بعداْ
بازم خدایا شکر!
*:فکر کنم ۲۰ تا دونه بودن
امروز اینجا داره یه بارون خوشگل می باره و اصلا خیالمون نیست که :
- دیروز یه موکت شستیم و انداختیم روی بند(آی ننه کمرم!!!!) *
- همسری هم گفته بود حوله روبدوشامبریشو بشورم شستم و چلوندم و پهن کردم رو طناب(بازم آی ننه!) **
و این دو تیکه ناقابل شرشر داره ازشون آب میاد و موندم کجا خشکشون کنم.... ولی خدا روشکر واسه این هوای پاک و سالم و بدون ویروس و آلودگی
از ماموریت برگشتم.دخترک هم دووم آورده پیش مامانم و چندباری که سراغمو گرفته بهترین دروغ ممکن رو بهش گفتن:اداره ام
بچه ام دیروز میگفت مامان تو اصلا اداره نرو کار نکن بمون توی خونه پیشم!
* و**: اولی رو کارگر برام شست خواهر و دومی رو هم ماشین عزیز لباسشویی .نگران نباش!