زنگ زدم میگم می تونی برا هفته دیگه یه وقت بگذاری بیای خونه تکونی عیدیه رو انجام بدی ؟ میگه گوشی دستتون برم دفترم رو نگاه کنم ببینم کی می تونم بهتون وقت بدم . تا بیاد یه لبخند پت و پهن نشسته بود رو لب من . به جان خودم آخرین باری که این چنین مکالمه ای ، تو این مایه ها داشتم طرف فوق تخصص پوست و مو داشت .
نقل قول از وبلاگ گیلاسی:http://gilaasi.com
خوب شکر خدا به خیر گذشت.چند روزی رفتم پیش خواهرم و توی بیمارستان ساعاتی رو پیشش بودم.پریروز مرخص شده .سردردهاش کماکان ادامه داره تا دوره درمانش کامل بشه...
خدایا شکر