ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

خواهرم...

پارگی مویرگ و یه لخته خون توی مغز سر خواهری زندگی رو به کام همه مون تلخ کرده.خدایا خودت رحم کن. 

خودت سلامتش بدار و اون نقطه بیماری رو رفع کن. 

خدایا  سردرد چند ساعتی رو نمیتونم تحمل کنم چی میکشه اون که الان ۱ هفته است سردرد مداوم داره 

برای سلامتی همه بیمارا و مخصوصا خواهر خودم التماس دعا دارم.خواهش میکنم دعاها و انرژیهای مثبتتونو براش بفرستین

کتلتهای مامان

کتلتهای مامان همیشه خوشمزه است.مخصوصا هروقت خسته و گرسنه بهشون رسیده باشم.تازگیها (توی همین سال جاری)همسری هم به لیست دوستداران کتلت پیوسته  و هرچند غرور مردانه اش(احتمالا)اجازه نمیده از دستپخت  تعریف کنه(معمولا) اما با اشتها میخوره و چنانچه مثل امروز توی راه سفرکاری باشه ترجیح میده صبحونه رو  از این کتلتها بخوره.خلاصه که دیشب همسری فرمودن که عازم اصفهان هستن اونم ساعت 5 صبح با دوستشون قرار دارن.بنده هم دیشب باقالی پلو با گوشت به شیوه جاافتاده و با صرف وقت اساسی درست کرده بودم بعد هم کمی خرید کردیم و برگشتیم خونه و وقت بنده پر شد با شستن سبزی خوردن و چیدن میز شام و سرو اون و بعد هم جمع کردن میز و  شستن ظروف  و رسیدگی به وضعیت یخچال و شستن میوه و پوست کندن و خرد کردن  میوه و ... دخترک هم با بابایی رفتن دنبال مادر جون که چون فردا کسی نیست خانم کوچولومون و به مهد ببره (بنده ماشین ندارم و بسیار زود هم میرم اداره و این مسئولیت به عهده باباییه ) از شب بیاد و بمونه پیش دخترک ما.

بنده هم ساعت 1 گذشته بود که خوابیدم .یعنی غش کردم از خستگی و اصلا بروی خودم نیاوردم که همسری چی بخوره توی راه.

اما دو سه ساعت بعد  با صداهایی توی آشپزخونه توی خواب و بیداری بودم که با آلارم موبایل همسری  بیدار شدم و ساعتو پرسیدم. 4 و نیم بود. چشمتون روز بد نبینه یک بوی کتلت سرخ شده ای میومد که نگو و نپرس.معلوم بود مامان بخاطر همسری  من اون ساعت اقدام به درست کردن اونها کرده .هم لجم گرفته بود و هم به صبر و حوصله و توان و عقیده  مامانم آفرین گفتم که تونسته بود این کارو بکنه.

دور از گوش مامان: دیگه از کتلت خوشم نمیاد.خواهش میکنم اصرار نکنید! 

عکس؟: به یاد باغچه بهاریمون 

میگو سوخاری

من تا حالا میگو رو این مدلی درست نکرده بودم. منظورم سوخاری کردن با پودرسوخاریه.همیشه یا کبابی کردم یا با پیازداغ زیاد و کلی ادویه و رب نارنج یا رب انار چه بصورت خوراک و چه داخل شویدپلوباقالی گذاشتم ولی دیروز خیلی راحت و ساده میگوهای پاک کرده رو باز کردم  و شستم بعد زدم توی پودرسوخاری با نوک قاشق پودر سیر و انداختم توی روغن داغ و جلز ولز کنان سرخ شدن .البته روغن من ترکیبی از روغنهای مایع معمولی و زیتون و کنجد بود.خلاصه اینکه محشر بود

پ.ن:پیشنهاد میکنم اگه شمام درست کردین و زیاد خوردین بعدش یه لیموترش یا نارنجی چیزی بخورین تا چربیش اذیتتون نکنه.نوش جان!