ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

گردو

خونه که برم میخوام با اون جاروی دسته بلند حیاط رو جارو کنم 

اون هفته حسابی شستمش و برقش انداختم 

ولی همسری روز جمعه حسابی درخت گردو رو تکوند .ازپایین از بالای پشت بوم.از زاویه های مختلف.و امسال بالای ۵۰ تا گردو زیر درختمون داشتیم که با ذوق و شوق فراوون جمعشون میکردیم  

پارسال گردوی ما ۳-۴ تا بیشتر نداد چون هنوز خیلی بچه بود ولی امسال ما رو سورپریز کرد 

با وجودیکه مقدار قابل توجهی مغز و گردو از اردبیل خریدیم و برادر عزیزم هم گردوی تازه امسال برام آورده ولی این محصول لذت خاص خودش رو داره. 

شرمنده که نمیتونم تقدیم کنم 

حالا فهمین چرا باید حیاط خونه رو جارو کنم؟! 

نظرات 3 + ارسال نظر
ساینا دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:53 ب.ظ

شاید خاکستری بودن هم بهتر از سیاهی مطلق باشه مگه نه؟؟
چه گردوهای لذت بخشی..نوش جون..گردوی درخت خودتون

آره.یه بنده خدایی که قبولش داشتم چندسال قبل بهم گفت حتما تو از اونها بودی که توی مدرسه از خودت توقع 20 داشتی و با نوزده وهفتاد و پنج بهم میریختی.گفتم آره.میگفت زندگی رو آسون بگیر و به نمره قبولی قانع باش.همه رنگها سیاه یا سفید نیستن بلکه طیف وسیعی از رنگها بینشو هست.گردوهام مال درخت توی حیاطمونه

زیتون پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:27 ب.ظ http://zatun2002.persinblog.ir


بجای فهمیدن متوجه شدین بکارببر که قولوا للناس حسنا بقول قران بشه

راضی بانو دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:00 ب.ظ http://shohareman.persianblog.ir

سلام .... نه ما دزفول نیستیم .... ولی خوب خیلی نزدیک بود !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد