ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

اشتغال جدید من

دیشب داشتم به همسرم میگفتم اگه منو تشویق  و حمایت میکردی  تا حالا یه بوتیک توپ یا از همین استورهایی که لباس و کیف و کفش و ... دارن  برای از بچه تا بزرگ گرفته، زنونه و مردونه و دخترونه و پسرونه داشتم و کلی پیشرفت کرده بودم.البته هر از گاهی که فعالیتی از فردی از گوشه و کنار بگوشم میخوره دوباره این داغ دلم تازه میشه و ....

البته من برای تامین جنس معتبر و مرغوب  از جزیره کیش و بنادر جنوب و کشورهای اطراف میتونستم فکر کنم و مشکلی نیست و میدونستم همتم هم طوریه که تا آخر خط رو میرم و زحمت لازم رو میکشم و....موفق میشم

اما با این گرونیهای اخیر و نیست شدن خیلی اجناس و به تبع اون محدود شدن سطح خرید هموطنان قانونا باید این فکر رو مینداختم دور ولی راستش از شما چه پنهون دوباره این فکر توی کله ام افتاده و این بار جدی تر از قبل که حتما در سال جدید یه کارایی بکنم.

آخرین حرف همسری هم اینه کهخودت رو درگیر این کارهای اضافه نکن .پر از زحمته.همین که من این همه خودمو گرفتار کردم کافی نیست؟!

خونه تکونی

 دو روز تعطیلی واقعا برای خونه تکونی بدردم خورد.میشه گفت بخش بسیار بسیار قابل توجهی از کارها  انجام شد.باقی مونده با اختصاص یکی دو روز تعطیلی و غیر تعطیلی تا پایان سال قابل انجامه.مهم اون آرامشه است که من الان بهش رسیدم 

خدایا شکرت که با تن و بدن سلامت و محکم و بدور از هر مریضی از پس خیلی کارها براومدم 

پ.ن۱: دیروز خانم کارگر علیرغم اینکه بهش گفته بودم خودت تنها بیا با دوستش اومده بود.بهم برخورد. کارها هم در حدی نبود که نیاز به دو نفر کمکی داشته باشم.خیلی از کارهای آشپزخونه رو تمام کرده بودم روز قبلش... 

پ.ن۲:همسری در نهایت دیشب وارد منزل شدن.شب قبل در منزل مادرشون بودن.نه خبری نه تلفنی .دخترک هم باهاش بود.دیروز غروب واقعا در اوج خستگی دلم دخترمو میخواست.خودش اومد بدون دخترم.خدا میدونه چقدر ناراحت شدم.به بهانه خونه تکونی لازم بود اونو از من این همه زمان دور نگه داره؟وقتی گفتم جواب داد تازه میخوام امشب هم اونجا بخوابه!سنگدلی تا چه حد؟!فقط به خدا واگذار میکنم!اینم جواب  ۲-۳ روز پرفشار و استرس و زحمت و بدون استراحت من...

هدیه

هدیه دادن و گرفتن برای مناسبتها برام خوشاینده.خیلی از آقایون یا واقعا خودشون همین حس رو دارن که هدیه میدن یا بخاطر خوشحال کردن طرف مقابلشون این کارو میکن هر چند خودشون اهلش نباشن و به مناسبت برای هدیه دادن اعتقادی نداشته باشن

همسر ما هم از دسته دوم بشمار میره و معتقده هدیه دادن مناسبت نمیخواد و اصلا مناسبت معنا و قشنگی کار رو از بین میبره.بی مناسبت محبت کردن اینجوری خیلی باارزشه

ولی توی خانواده ما این یه رسمه که همیشه رعایت میشه.مثلا برای تولد هر کدوم حتی اگه جشنی برگزار نشه هدیه ها ردوبدل میشه.کاملا برعکس خونواده همسر که تا جشن نگیری و مهمونی اساسی پر و پیمون شام ندی(مثلا عین یه عروسی با حضور پررنگ بزرگ و کوچیک و  پیر و جوون) حتی کادو برای نوه عزیز!(دخترک ما) هم وجود نداره علیرغم سوغاتها و هدیه های همیشگی که از طرف ما ارائه میشه!

فقط خداروشکر که ما چشممون به دست کسی نیست

اینو گفتم که بگم مناسبتهای دیگه غیر از تولد مثل  ولنتاین و عیدی و ... شامل این دسته میشن که همسری خودشو مجاب به هدیه دادن برای من نمیدونه.تولد رو دیگه بخاطر من رعایت میکنه

ولی امسال خیلی خوش بحالم شده چون کادوی تولدم سفر به دیار خواهری بود و انصافا چسبید و ولنتاین هم هرچند خواستیم غربزده نباشیم نشد و همسری یه کار خداو بنده پسندانه کرد و اونم خرید گوشی جدید iphone 5 برای بنده بود که دیگه با این همه هزینه اصلا توقع نداشتم و راستش خودم دستم برای خریدش نمیرفت و از خریدش منصرف شده بودم.بهرحال سورپرایز شدیم اساسی و اونم خیلی چسبید دیگه

پ.ن (با پررویی):با کمال تواضع فقط اینو بگم نمیدونم از امسال به بعد کادوی ولنتاین رو هم مثل تولد منتظر باشم و اینو هم همسری هرسال مدنظر داره یا فقط امسال بوده .هاهاها

بهرحال خدارو شکر و همسری عزیز ازت ممنونم!